مقدّمه

چند وقت پیش فرصتی دست داد تا واکنش مردم را هنگامی‌که اتوبان در اثر یک تصادف بسته شده بود از نزدیک ببینم. همینطور که ما منتظر باز شدن اتوبان بودیم می‌دیدم که بعضی در حال گوش دادن به رادیوی خود هستند یکی داشت شیر یا خط می‌کرد، به نظر می‌رسید بعضی‌ها در حال مطالعه هستند و عده‌ای هم در حال استراحت یا چرت زدن بودند. و البتّه کسانی هم بودند که در چهره آنها عصبانیت و تشویش به وضوح دیده می‌شد. این طرف و آن طرف پرسه می‌زدند ناراحت بودند و بد و بی‌راه می‌گفتند این واکنش آنها به شرایطی بود که هیچکدام از ما کنترلی روی آن نداشتیم. آنها ناراحتی را انتخاب کرده بودند. در آن لحظه سخنی از ابراهام لینکلن را به خاطر آوردم که گفته بود: «بیشتر افراد آنقدر خوشحال هستند که خود خواسته‌اند.» فکر کنم بد نباشد به همین مناسبت ١٠ نکته از کاراترین نکات و شیوه‌ها را برای شادتر زیستن یاد آوری کنم:

-تصمیم بگیرید شاد زندگی کنید

همانطور که ابراهام لینکلن کشف کرده بود، بیشتر افراد اغلب می‌توانند بین شادی و استرس، آرامش و آشفتگی یکی را انتخاب کنند. شما شادی را انتخاب کنید!

-اخبار را کمتر بینید و دنبال کنید

به عنوان کسی که به دنبال کردن اخبار اعتیاد پیدا کرده‌ام می‌دانم که این کار بسیار سخت است چون بازار سهام در حال نوسان است سیاستمداران هر روز سازی می‌زنند و تیم‌ها ورزشی هم در رقابتی شدید هستند. امّا بیشتر مواقع نیازی نیست استرس همه این چیز‌ها را به زندگی خود اضافه کنید. به خاطر داشته باشید که هر فردی ظرفیتی محدود برای تحمل استرس روزانه دارد پس سعی کنید ظرف استرس هر روز خود را بیهوده پر نکنید.

-قدرشناسی را تمرین کنید

برای همه ما موقعیت‌های زیادی برای قدردانی وجود دارد. فقط کافی است از افراد بسیاری که ما را یاری کرده‌اند، دلگرم کرده‌اند و به ما آموخته‌اند که برای جنگیدن با مشکلات در‌ها را باز کنیم و شروع کنیم ممنون باشیم!

-برای هر کاری وقت بگذارید

شاید تعجب کنید ولی من از سگم چیزهای زیادی آموخته‌ام چیزهای زیادی از جمله وفاداری، توجّه به مناظر، صدا‌ها و بو‌هایی که در حیاط خانه خودم وجود دارد. آموخته‌ام که من هم به بازی و حرکت نیاز دارم آموخته‌ام که می‌توانم آرام و با وقار باشم فقط هنگام گرسنگی بخورم و هنگامی‌که لازم است استراحت کنم. هر جا لازم است صبر کنید و تامل کنید.

-هر روز بخندید

یک لطیفه گوش کنید، لطیفه‌ای تعریف کنید، به خودتان بخندید، با دوستان، همکاران و فامیل بخندید. کمترین درمانی مانند خندیدن قدرتمند است، و من فکر نمی‌کنم این استفاده زیاد از این دارو یا اعتیاد به آن عوارش خاصی داشته باشد.

-یک عاشق واقعی باشید

 علاقه، محبت، دوستی و گرمی خود را به اطرافیانتان نشان دهید. و آنها به بهترین وجهی که فکرش را بکنید به شما واکنش نشان می‌دهند. در محبت و دوست داشتن سخاوتمند باشید و از سود آن لذّت ببرید.

-سخت کار کنید

شاید تعجب کنید امّا رضایت مندی فوق العاده‌ای در شایستگی وجود دارد و لذّت زیادی در انجام موفقیت آمیز وظایف محوله وجود دارد. یکی از بزرگترین منابع شادی انجام دادن و البته خوب انجام دادن کاری است که برای شما ارزشمند است.

-هر روز چیز‌های جدید بیاموزید

بیشتر مردم برای اینکه بتوانند شاد زندگی کنند به پیشرفت، آموختن و به مبارزه طلبیدن خود نیاز دارند. بخوانید، گوش کنید، بیاموزید و آموخته‌ها خود را برای ایده‌های جدید بکار گیرید.

-بدن خود را آنگونه که طراحی شده است به کار گیرید

راه بروید و بدویید عضلات خود را بکشید وزنه‌های متناسب با توانایی خود بلند کنید. ورزش خوب است امّا عاشق شدن، ساختن مقداری شیرینی، یا یک ماساژ هم اثر خوبی خواهد داشت. شما بدنی دارید که می‌تواند منبع درد باشد یا منبع لذّت انتخاب با شماست کدام را انتخاب می‌کنید؟

-از مضرات دوری کنید

من ترجیح می‌دهم کار‌های مثبت را توصیه کنم تا اینکه از منفی‌ها سخن بگویم امّا در دنیای واقعی این چیز‌ها وجود دارند مواد شیمیایی مضر، صدا‌های نا هنجار و جاهای خطرناک وجود دارند. تا آنجا که ممکن است خود را در معرض آنها قرار ندهید. 

اسلام و راه‌های شاد زیستن

اسلام تفریح و نشاط را ازجمله نیازهای غریزی در انسان می‌داند و از این‌رو کسب شادکامی را نه تنها سرزنش نمی‌کند، بلکه بدان ترغیب و تشویق نیز می‌نماید. نکته اساسی در این میان آن است که اسلام هر نوع لذّت و شادی را تأیید نمی‌کند بلکه شادی‌هایی را مورد تأیید و ترغیب قرار می‌دهد که بتواند به رشد شخصیت آدمی یاری رساند و از غفلت او در سرگرمی‌ها جلوگیری نماید. در این نوشتار به بررسی برخی از راه‌ها برای شاد زیستن اشاره می‌کنیم که از نظر اسلام مورد تأیید است.

راه‌های شاد زیستن

همه ما در زندگی به دنبال خوشبختی و سعادتمندی هستیم. شادی و نشاط در زندگی ازجمله عواملی است که احساس رضایتمندی و خوشبختی را برای انسان به ارمغان می‌آورد. «خنده» تظاهر بیرونی و ظاهری خلق است که سبب آرامش و نشاط درونی می‌گردد. حضرت علی فرمود: کونوا کالنحلة؛ مانند زنبور عسل باشید. یعنی دهان دیگران را شیرین کنید و با شادی کام دیگران را شاد نگه دارید. تحقیقات نشان داده است که خنده نه تنها سبب نشاط افراد می‌گردد بلکه سلامت آنها را نیز تضمین می‌کند. خنده، سیستم ایمنی بدن را مقاوم می‌سازد و توانایی بدن در برابر عفونت را افزایش می‌دهد. از طرف دیگر خنده سبب کاهش سطح هورمون‌های استرس‌زا شده و از تأثیرگذاری آنها بر روی سیستم ایمنی بدن جلوگیری می‌کند. هنر شاد بودن و شاد زیستن مستلزم توانایی خندیدن به مشکلات در کوتاهترین زمان ممکن پس از وقوع آنهاست. از این‌رو در دستورات دینی ما توصیه شده است که همواره متبسّم و خنده‌رو باشیم تا جایی که از نشانه‌های مؤمن خنده در چهره و حزن در قلب شمرده شده است. به تعبیر دیگر از جمله راه‌های شاد زیستن آن است که انسان تلاش کند همواره لبخند بر لب داشته باشد و چهره‌ای گشاده و بشّاش به خود بگیرد هرچند در قلب خود حزن و اندوهی را قرار داده است.

خنده از جمله راه‌های شاد زیستن است که اسلام به طور جدّی آن را توصیه می‌نماید. خنده، سیستم ایمنی بدن را مقاوم می‌سازد و توانایی بدن در برابر عفونت را افزایش می‌دهد. از طرف دیگر خنده سبب کاهش سطح هورمون‌های استرس‌زا شده و از تأثیرگذاری آنها بر روی سیستم ایمنی بدن جلوگیری می‌کند

«خنده»های درست و حسابی!

بنابراین خنده از جمله راه‌های شاد زیستن است که اسلام به طور جدّی آن را توصیه می‌نماید. خنده، سیستم ایمنی بدن را مقاوم می‌سازد و توانایی بدن در برابر عفونت را افزایش می‌دهد. از طرف دیگر خنده سبب کاهش سطح هورمون‌های استرس زا شده و از تأثیرگذاری آنها بر روی سیستم ایمنی بدن جلوگیری می‌کند.

اما از سوی دیگر مؤمنین را از قهقهه زدن منع می‌کند و آن را از شیطان می‌داند. در واقع آن چه از نظر اسلام مورد تأیید است «خنده‌های درست و حسابی»! است که سبب آرامش و نشاط فرد و دیگران که با او مراوده دارند، می‌شود وگرنه خنده‌های بلند و به تعبیری قهقهه اصلاً مورد تأیید و توصیه اسلام نیست و چه بسا از آن نهی شده است. از سوی دیگر اسلام می‌پسندد که مؤمنین در کنار یکدیگر گل بگویند و گل بشنوند، بخندند و شاد باشند امّا هرگز اجازه نمی‌دهد با تمسخر و استهزاء یکدیگر شاد شوند و لبخند به لب بیاورند!

به عبارت دیگر اسلام توصیه می‌کند که: با هم بخندیم نه آنکه به هم بخندیم! پس از این به بعد مواظب لطیفه گویی‌ها و دور هم نشستن‌هایمان بیشتر باشیم که با غیبت و استهزاء دیگران آلوده نشود!

یاد خداوند ذکر الهی؛ یک راهکار مطمئن

از دیگر راه‌هایی که برای شاد زیستن در اسلام توصیه می‌شود که در واقع مهمترین راه و اطمینان بخش ترین راهکار است، ذکر خدا و یاد الهی است همچنان که آیه شریفه می‌فرماید: ألا بذکر الله تطمئنّ القلوب؛ آگاه باشید که تنها با یاد خدا دلها آرامش می‌یابد. (سوره مبارکه رعد/ آیه شریفه ٢١)

اطمینان قلب و آرامش با ذکر خداوند سبب می‌شود دغدغه‌ها و مشکلات زندگی از انسان دور شود و دیگر اضطراب و ناراحتی او را سرگردان ننماید و با نشاطی درونی و شادی واقعی به انجام امور بپردازد. کسی که همواره توجّه می‌کند که قدرتی برتر و خدایی مهربان او را می‌بیند و به او کمک می‌کند نشاط و شادی خود را از دست نمی‌دهد بلکه همواره به دنبال جلب رضایتمندی اوست. برای تمرین این توجّه همیشگی به قدرت لایزال الهی توجّه به واژه «ربّ» می‌تواند کمک کننده باشد. ربّ یعنی پروردگار و تنها کسی پروردگار است که در همه امور زندگی از خوردن و خوابیدن گرفته تا اتّخاذ تصمیمات بزرگ و مهم در زندگی همه را تدبیر می‌کند و انسان را می‌پروراند! بنابراین چه جای اندوه و ناراحتی است که خدایی به این مهربانی یار و یاور ماست!

اما از سوی دیگر مؤمنین را از قهقهه زدن منع می‌کند و آن را از شیطان می‌داند. در واقع آن چه از نظر اسلام مورد تأیید است «خنده‌های درست و حسابی»! است که سبب آرامش و نشاط فرد و دیگران که با او مراوده دارند، می‌شود

 صله‌ی رحم و رفت و آمد فامیلی

از دیگر راه‌های شاد زیستن صله ارحام است. صله رحم بنا بر فرموده روایات اسلامی سبب افزایش عمر می‌گردد و این شاید نتیجه تخلیه روانی انسان‌ها در اثر دید و بازدید و گفتگو با یکدیگر باشد. بهترین صله رحم نیز از خود اعضای خانواده شروع می‌شود و در هسته مرکزی آن زن و مرد. وقتی زن و شوهری در کنار هم با آرامش بنشینند و با یکدیگر صحبت و گفتگو نمایند و در امور زندگی هم اندیشی نمایند، می‌توانند مطمئن باشند که شادی و نشاط در یک قدمی خانه آنهاست! زیرا علاوه بر آنکه در مشکلات و سختی‌های زندگی که می‌تواند شادی را از آنها بگیرد به پشت گرمی یکدیگر دلخوشند، خداوند بواسطه رفق و مدارا و محبت میان آنها توسعه و گشایشی در زندگی شان ایجاد می‌نماید که غم و اندوه از میان برخیزد و نشاط و شادکامی مهمان خانه شان شود.

 صبوری کن صبوری!

از دیگر کلیدهای طلایی برای بدست آوردن شادی در زندگی، صبور بودن است. آنچه سبب می‌شود شادی از زندگی رخت بربندد و اضطراب و ناراحتی جایگزین آن شود، آن است که انسان در برابر مشکلات صبر نکند. بنابراین صبور بودن از جمله راهکارهای شادکامی در زندگی به شمار می‌رود. البته صبر کردن مصادیق متعددی دارد که صبر در برابر مشکلات یکی از آن است. دیگر از مصادیق صبر کردن و صبور بودن، صبر در برابر بیماری‌ها و دردهای جسمانی است. ناراحتی‌های جسمی از دیگر عواملی است که شادی را از انسان می‌گیرد. 

با صبور بودن در برابر این دردها و بیماری‌های و توجّه به شافی و شفادهنده حقیقی که خداوند است، می‌توان شادکامی را دوباره به دست آورد، آنچنان که در قرآن کریم از زبان حضرت ابراهیم(ع) می‌فرماید: فاذا مرضتُ فهو یشفین؛ او خدایی است که وقتی بیمار شوم مرا شفا می‌دهد. یکی دیگر از مصادیق صبور بودن، صبر در برابر معصیت و گناه است. نافرمانی خداوند از آنجایی که با فطرت انسانی ناسازگاری دارد، سبب می‌شود انسان با انجام گناه و نافرمانی الهی به عذاب وجدان و ناراحتی درونی مبتلا شود. در برخی از موارد و در برخی از گناهان این عذاب درونی به حدّی می‌رسد که همه زندگی فرد را مختل می‌کند و او را از هستی ساقط می‌نماید، امّا کمترین حدّ آن نیز آن است که شادی و نشاط درونی او را زایل می‌نماید. البته در حین انجام گناه ممکن است لذّت و نشاطی کاذب فرد را در بربگیرد امّا پس از آن، گرفتار رنج و گرفتاری گناه می‌شود و از آرامش و نشاط درونی تهی می‌گردد. 

راز شاد زیستن در چیست؟ 

محققان برای شاد بودن و شاد زیستن مباحثی را مطرح کرده‌اند از جمله این‌که گفته‌اند خوردن آجیل و تنقلات می‌تواند انسان را شاد کند و یا این‌که برنامه‌ریزی آخر هفته و خنک نگه‌داشتن محیط می‌تواند در شاد بودن انسان مؤثّر باشد.

همچنین، خرید هوشمندانه، فکر کردن راجع به موسیقی مورد علاقه، نقاشی کردن روی کاغذ، حفظ لبخند بر روی صورت و لو این‌که غیر واقعی باشد، بوییدن مرکبات، رجوع به عکس‌های قدیمی، سپری کردن اوقات با افراد خانواده، استراحت و خوردن میوه و سبزیجات را از دیگر عوامل مؤثّر در شاد بودن ذکر کرده‌اند.

شاید اگر این‌ نکات را جمع‌بندی کنیم شاد بودن در گرو خوب خوردن، خوب خوابیدن، خوب تفریح کردن است امّا گاهی شاهدیم که شاد بودن در این چیزها خلاصه نمی‌شود انسانی با داشتن همه امکانات شاد نیست و انسانی با نداشتن همه چیز، شادشاد است پس راز شاد زیستن در چیست؟.

امروزه می‌گویند جامعه ما تا حدودی یک جامعه افسرده و غیر شاد است و دلیل آن‌را نیز مشکلات اقتصادی مطرح می‌کنند امّا آیا مشکلات مالی و اقتصادی دلیلی می‌تواند باشد که جامعه ما را ناشاد کند؟.

اگر بگوییم که مشکلات اقتصادی و بیکاری امروز در جامعه ما غوغا می‌کند و این عاملی شده که جامعه ما شاد نباشد سخنی چندان اصولی نیست چراکه اقتصادی که از آن دم می‌زنیم چندان ناگوار هم نیست هریک از ما اگر امروزمان را با دیروزمان مقایسه کنیم می‌بینیم امروز خیلی امکانات داریم که دیروز و دیروزها نداشتیم.

بسیاری از ما در خانواده‌هایی با جمعیت زیاد زندگی می‌کردیم زندگی‌مان ساده ساده بود یک تلویزیون سیاه و سفید تمام عشقمان بود همه خانواده با شور و شوق پای آن می‌نشستیم و از دیدن فیلم‌هایی که تعدادشان محدودمحدود بود، لذّت می‌بردیم.

راستش را بخواهید فیلم‌هایی که در دوران کودکی‌مان از همان تلویزیون‌های سیاه و سفید پخش می‌شد هرچند خیلی‌هایشان غم‌انگیز بودند و بسیاری از شخصیت‌های آن فیلم‌ها که هم‌سن و سال‌های خودمان بودند به‌دنبال گمشده‌هایشان بودند مثلاً شخصیت‌های کارتونی دهه شصتی و... امّا ما با دیدن آن‌ها کودکانی شادشاد بودیم و لحظه شماری می‌کردیم هفته‌ها بگذرد و ما ادامه فیلم‌های مورد علاقه‌مان را ببینیم امّا چرا امروز کودکان ما با داشتن شبکه اختصاصی چندان شاد نیستند و بسیاری از آن‌ها پرخاشگر شده‌اند.

شادی از نگاه اسلام

اسلام بهره‌گیری از شادی، لذّت بردن از زندگی و رضایت‌مندی از آن‌را طی آموزه‌های سهل و آسان آموزش می‌دهد، تا جایی‌که تبسم به چهره اهل ایمان و دیگران را پاداش داده و عملی دارای ثواب برمی‌شمارد و به این ترتیب به شادی عمق بخشیده و آن‌را درونی و پایدار می‌نماید تا تشنگی انسان را نسبت به این نیاز پاسخ دهد.

از طرفی نیز از شادی‌ها و لذت‌های زودگذر و کاذب به‌شدت جلوگیری نموده و معتقد است که این‌گونه شادی‌ها، تنها بخش بسیار کوچک و سهم ناچیزی از شادی‌های واقعی است.

شادی از نگاه قرآن

مفهوم شادی در قرآن مجموعاً ۲۵ بار با الفاظ مختلف (فرح و سرور) آمده است. «فرح» با الفاظی ‌چون فرح، فرحوا، تفرحوا، یفرحوا، تفرحون، یفرحون، یفرح، تفرح، فرحون و فرحین، ۲۲ بار و «سرور» با الفاظی چون سرور و مسرور، سه بار در قرآن آمده است.

فرح در لغت مخالف حزن و اندوه است و عبارت است از لذّت قلب و روح که ناشی از رسیدن به مطلوب می‌باشد. در بیانی گفته شده فرح شرح صدر است به‌سبب لذّت زودگذر که اکثراً برلذات حسی و دنیوی صدق می‌کند.

فرح به‌معنی خوشحالی کاذب یا توهم خوشحالی به‌کار می‌رود. برخی واژه شناسان معتقدند «فرح» به سه معنی متفاوت شامل افراط در شادی، خشنودی و رضایت و سرور به‌کار رفته است.

خداوند متعال در آیه 76 سوره قصص در این رابطه فرموده است: «إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْفَرِحِینَ؛ خداوند شادی کنندگان (مغرور) را دوست نمی‌‏دارد» و نیز در آیه 32 سوره روم می‌فرماید: «مِنَ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَکَانُوا شِیَعًا کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ؛ از کسانی‌که دین خود را پراکنده ساختند و به دسته‏‌ها و گروه‌‏ها تقسیم شدند و هر گروهی به آنچه نزد آن‌هاست خوشحالند».

همچنین در آیه ١٧٠ سوره آل‌عمران در رابطه با شادی آمده است: «فَرِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ وَیَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُواْ بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ؛ آن‌ها به‌خاطر نعمت‌های فراوانی که خداوند از فضل خود به آن‌ها بخشیده است خوشحالند و به‌خاطر کسانی‌که (مجاهدانی ‌که) بعد از آن‌ها به آنان ملحق نشدند (نیز) خوش‌وقتند که نه ترسی بر آن‌هاست و نه غمی خواهند داشت».

انواع شادی در قرآن

آیات قرآن درباره شادی را می‌توان در دو گروه دسته‌بندی کرد: دسته‌ای از آیات، مؤمنین را دعوت به شادی نموده و دسته دیگر از آیات قرآن، شادی را مورد نکوهش قرار داده‌اند.

شادی ممدوح در قرآن شادی‌هایی را شامل می‌شود که بر اساس ارزش‌ها و اهداف قرآن است چنان‌که در این رابطه در آیه 58 سوره یونس آمده است: «قُلْ بِفَضْلِ اللّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِکَ فَلْیَفْرَحُواْ هُوَ خَیْرٌ مِّمَّا یَجْمَعُونَ؛ بگو به فضل و رحمت خدا باید خوشحال شوند که از آن‌چه گردآوری کرده‌‏اند بهتر است».

همچنین، در آیه ٤ سوره روم در این رابطه آمده است: «فِی بِضْعِ سِنِینَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِن قَبْلُ وَمِن بَعْدُ وَیَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ؛ در چند سال، همه کارها از آن خدا است، چه قبل و چه بعد (از این شکست و پیروزی) و در آن روز مؤمنان خوشحال خواهند شد».

شادی نکوهیده در قرآن شادی‌هایی را شامل می‌شود که ضد ارزش‌ها بوده و همراه با گناه، غفلت و فساد است، چنان‌که در آیه ٧٦ سوره قصص در این رابطه آمده است: «إِنَّ قَارُونَ کَانَ مِن قَوْمِ مُوسَى فَبَغَى عَلَیْهِمْ وَآتَیْنَاهُ مِنَ الْکُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَةِ اوّلی الْقُوَّةِ إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْفَرِحِینَ؛ قارون از قوم موسی بود امّا بر آن‌ها ستم کرد، ما آن‌قدر از گنج‌ها به او داده بودیم که حمل صندوق‌های آن برای یک گروه نیرومند مشکل بود، به‌خاطر بیاور هنگامی را که قومش به او گفتند: این همه شادی مغرورانه مکن که خداوند شادی کنندگان مغرور را دوست نمی‌‌دارد».

همچنین در آیه ٧٥ سوره غافر در این رابطه آمده است: «ذَلِکُم بِمَا کُنتُمْ تَفْرَحُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَبِمَا کُنتُمْ تَمْرَحُونَ؛ این به‌خاطر آن است که به ناحق در زمین شادی می‌‌کردید و از روی غرور و مستی به خوشحالی می‌‌پرداختید».

 تفریحات سالم و شادمانی از دیدگاه پیامبر و یارانش

نبی مکرم اسلام نیز در این رابطه می‌فرمایند: مخلوق خداوند عموماً عیالات خدا هستند و محبوب‌ترین فرد نزد خداوند کسی است که به عیالات خدا نفعی برساند و خانواده‌ای را شاد نماید.

از انس بن مالک سؤال شد آیا شما در زمان پیغمبر برای مسابقه شرط‌بندی می‌کردید؟ جواب داد بلی، پیغمبر اکرم (ص) خود روی اسبی که داشت شرط‌بندی کرد و مسابقه را برد و این پیروزی باعث مسرت و اعجاب آن حضرت شد.

رسول اکرم(ص) بر مردمی از انصار که مشغول تیراندازی بودند گذر کرد و داوطلب شد که در مسابقه‌ی آنان شرکت کند، فرمودند: من با گروهی که ابن‌اردع در آن است همکاری می‌کنم. دسته‌ی مقابل با شنیدن سخن آن حضرت از تیراندازی دست کشیدند و گفتند گروهی که رسول اکرم در آن تیراندازی کند هرگز مغلوب نخواهد شد. برای آن‌که مسابقه تعطیل نشود، حضرت فرمودند: من با هر دو گروه همکاری می‌کنم. مجدداً مسابقه شروع شد و پیغمبر با هر دو دسته تیراندازی کرد.

علی(ع) فرموده است: «مواقع تفریح و شادمانی فرصت است، افراد عاقل فرصت‌ها را مغتنم می‌شمارند و از آن‌ها به نفع خوشبختی و سعادت خویش استفاده می‌کنند». همچنین علی(ع) فرموده‌اند: فرح و شادمانی باعث بهجت و انبساط روح و مایه تهییج وجد و نشاط است.

شناوری برای جوانان یکی دیگر از ورزش‌های مفید و ثمربخش و از تفریحات سالم و نشاط‌آور است که مورد توجّه پیشوای اسلام قرار گرفته و پیروان خود را به فرا گرفتن آن تشویق کرده است.

رسول اکرم (ص) فرمودند: به فرزندان خود تیراندازی و شنا بیاموزید. شنا عضلات را به حرکت در می‌آورد، بدن را به فعالّت وامی‌دارد، جسم را تقویت می‌کند و به آدمی نیرو می‌بخشد. شنا در ساعات فراغت یکی از وسائل سرگرمی و تفریح و مایه‌ی شادمانی و مسرت است. به علاوه کسی‌که شنا می‌داند قادر است در موقع پیش‌آمد خود را از آب برهاند یا غریبی را نجات دهد.

رسول اکرم (ص) در وصایای خود به حضرت علی(ع) فرموده‌اند: سزاوار نیست انسان عاقل به سفر برود مگر برای سه منظور  برای تجارت و تحصیل درآمد و اصلاح معاش، برای نیل به کمالات معنوی و تعالی روح و ذخیره  معاد و برای تفریح و تفرّج و جلب لذائذ مباح. لذا باید گفت شادی و نشاط بزرگ‌ترین موهبت الهی برای انسان می‌باشد. انسان‌ها در زندگی خود همیشه تلاش می‌کنند تا کیفیت زندگی خود را بالاتر ببرند و این به‌معنای نهایت لذّت از زندگی است و در فرهنگ قرآنی حیات طیبه و یا هنر انسان زیستن نام دارد.

گاهی آدم‌ها راه را به خطا می‌روند و به‌جای این‌که به کیفیت زندگی روی آورند، هم و غم خود را روی کمیت آن می‌گذارند؛ از نظر آسایش و مادیات روز به روز وسعت مالی پیدا می‌کنند امّا دریغ از ذره‌ای لذّت و نشاط.

قرآن در تمام آیات و احکام و اوامرش قصد آن‌را دارد که کیفیت شادی و نشاط و لذّت از زندگی سالم و خدایی را به انسان آموزش دهد و تمامی اعمال و رفتاری که باعث می‌شود به این نوع زندگی صدمه و خدشه وارد شود را گوشزد می‌کند و آنان را حرام می‌شمارد؛ زیرا اعمال حرام هم به جسم و هم به روح انسان آسیب جدّی وارد می‌کند و او را بیمار می‌سازد.

شیوه‌هایی برای شاد زیستن

به رحمت خدا شاد بودن، چنان‌که در آیه ٥٨ سوره یونس در این رابطه آمده است: «قُلْ بِفَضْلِ اللّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِکَ فَلْیَفْرَحُواْ هُوَ خَیْرٌ مِّمَّا یَجْمَعُونَ؛ بگو به فضل و رحمت ‏خداست که [مومنان] باید شاد شوند و این از هر چه گرد می‌‏آورند بهتر است».

این آیه کریمه علّت شادی به رحمت خدا را چنین بیان می‌کند که تمام خیر و خوبی در وجود باری تعالی جمع است و منشأ همه خیر و خوبی‌هاست و از خزانه غیبش به هر که بخواهد می‌بخشد.

شکرگزاری از خداوند راز شاد زیستن/ انسان باید شادی‌آفرین باشد

مثبت‌اندیش بودن و شکرگزاری از خداوند متعال، اوّلاً انتظار نداشته باش همیشه آن‌چه در اطرافت اتفاق می‌افتد مطابق میل و خواسته‌ات باشد زیرا گاهی برخی از حوادث و اتفاقات به خیر و صلاح توست و خداوند حکیم و دانا بهتر از همه می‌داند که چه چیزی برای بنده‌اش خیر و صلاح است و بالعکس شاید خیلی چیزهایی که تو می‌خواهی برای تو شرّ و بدی باشد و به تو صدمه بزند و یا دین تو را نابود کند. خداوند متعال در آیه ٢١٦ سوره بقره در این رابطه می‌فرماید: «...وَعَسَى أَن تَکْرَهُواْ شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَیْئًا وَهُوَ شرّ لَّکُمْ وَاللّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ؛ و بسا چیزى را خوش نمی‌‏دارید و آن براى شما خوب است و بسا چیزى را دوست می‌‏دارید و آن براى شما بد است و خدا می‌‏داند و شما نمی‌‏دانید».

ارتباط مؤثّر داشتن ارتباطات انسان در دنیا شامل ارتباط با خدا، خود، دیگران و طبیعت است، در ارتباط با دیگران برای این‌که شاد باشی باید شادی‌آفرین باشی و این حاصل نمی‌شود مگر این‌که در مقابل خواسته‌ها و گفتار دیگران انعطاف‌پذیر شوی و با بحث‌های بی‌نتیجه انرژی خود را هدر ندهی و قبل از مطمئن شدن در مورد هیچ کس قضاوت نکنی.

خداوند متعال در آیه ٦٣ سوره فرقان در این رابطه فرموده است: «وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا؛ و بندگان خداى رحمان کسانی‌‏اند که روى زمین به نرمى گام برمی‌‏دارند و چون نادانان ایشان را طرف خطاب قرار دهند به ملایمت پاسخ می‌‏دهند».

 نتیجه‌گیری

انسان‌ها در زندگی خود همیشه تلاش می‌کنند تا کیفیت زندگی خود را بالاتر ببرند و این به معنای نهایت لذّت از زندگی است و در فرهنگ قرآنی حیات طیبه و یا هنر انسان زیستن نام دارد. گاهی آدم‌ها راه را به خطا می‌روند و به جای این که به کیفیت زندگی روی آورند، هم و غم خود را روی کمّیت آن می‌گذارند؛ از نظر آسایش و مادیات روز به روز وسعت مالی پیدا می‌کنند امّا دریغ از ذره ای لذّت و نشاط.

امروزه هر کسی را می‌بینیم شاد نیست، زندگی می‌کند امّا از زندگیش لذتی نمی‌برد و شادی را در میدان دید خود پیدا نمی‌کند.

قرآن در تمام آیات و احکام و اوامرش قصد آن را دارد که کیفیت شادی و نشاط و لذّت از زندگی سالم و خدایی را به انسان آموزش دهد و تمامی اعمال و رفتاری که باعث می‌شود به این نوع زندگی صدمه و خدشه وارد شود را گوشزد می‌کند و آنان را حرام می‌شمارد؛ زیرا اعمال حرام هم به جسم و هم به روح انسان آسیب جدّی وارد می‌کند و او را بیمار می‌سازد.

حال شما بگویید آیا یک بیماری که مریضی صعب العلاج دارد از موهبت و نعمت زندگی لذّت می‌برد؟ این که چگونه از زندگی نهایت بهره و سود را ببریم تا هم در دنیا و هم در آخرت زیبا زندگی کنیم و سعادت نصیبمان شود، راهی است که تنها با علم و آگاهی و تمرین و عمل  بدست می‌آید.

اصل اوّل: به رحمت خدا شاد باش

شادی خود را به هیچکس وابسته نکن تا همیشه از آن برخوردار باشی.

وقتی با لذت‌‌های مادی و زودگذر شاد شدیم روشن است که با پایان این‌ها ما نیز دچار حزن و اندوه می‌شویم پس باید به قدرت لایزالی شاد بود که نقصان و زوال به ذات مقدّسش راه پیدا نمی‌کند: قُلْ بِفَضْلِ اللّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِکَ فَلْیَفْرَحُواْ هُوَ خَیْرٌ مِّمَّا یَجْمَعُونَ(یونس/58)

بگو به فضل و رحمت‏ خداست که [مؤمنان] باید شاد شوند و این از هر چه گرد مى‏آورند بهتر است. 

این آیه علّت شادی به رحمت خدا را چنین بیان می‌کند که تمام خیر و خوبی در وجود باری تعالی جمع است و منشأ همه خیر و خوبی‌‌هاست و از خزانه غیبش به هر که بخواهد می‌بخشد.

وَاللّهُ یَرْزُقُ مَن یَشَاء بِغَیْرِ حِسَابٍ؛ به هیچ کس امید نداشته باش به جز خدا زیرا یگانه داروی آرامش‌بخش روح و جان یاد خداست. کافی است تمرین کنید هر روز که مسائل و مشکلات روزانه، شما را ناراحت و غمگین کرد یاد لطف و مهربانی‌‌های بی‌نهایت خدای تعالی بیافتید که چگونه شما را در گرداب حوادث یاد می‌کند و دست شما را در سختی‌‌های زندگی رها نمی‌کند.

 اصل دوّم: مثبت‌اندیش باش

همیشه شکرگزار باش: لَئِن شَکَرْتُمْ لأَزِیدَنَّکُمْ

در زندگیمان کسان بسیاری را دیده‌ایم که همیشه نکات منفی را می‌بینند و همیشه از بی‌پولی می‌نالند، از رفتار نادرست اطرافیان گله و شکایت دارند و از زندگی خود ناراصی‌اند.

برای حلّ این مسئله دین اسلام راهکارهای مناسبی ارائه داده است؛

اولاً: انتظار نداشته باش همیشه آنچه در اطرافت اتفاق می‌افتد مطابق میل و خواسته‌ات باشد زیرا گاهی برخی از حوادث و اتفاقات به خیر و صلاح توست و خداوند حکیم و دانا بهتر از همه می‌داند که چه چیزی برای بنده اش خیر و صلاح است و بالعکس شاید خیلی چیزهایی که تو می‌خواهی برای تو شرّ و بدی باشد و به تو صدمه بزند و یا دین تو را نابود کند: ...وَعَسَى أَن تَکْرَهُواْ شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَیْئًا وَهُوَ شرّ لَّکُمْ وَاللّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ (بقره/٢١٦)

و بسا چیزى را خوش نمى‏دارید و آن براى شما خوب است و بسا چیزى را دوست مى‏دارید و آن براى شما بد است و خدا مى‏داند و شما نمى‏دانید.

پس اجازه نده اتفاقات ناخوشایند روحیه‌ات را خراب کند و مطمئن باش که با منفی‌نگری جسم سالمی نخواهی داشت.

سعی کن به قدر توان خود تلاش کنی و نتیجه را به حکمت خدای حکیم واگذار نمایی. مثبت‌اندیشی را تمرین کن و عینک بدبینی را از چشمان خود بردار، خوبی‌‌های خود و دیگران و نعمت‌‌های بیکران خداوندی را ببین و برای همه آن‌ها شاکر باش و نماز به جای آور.

استمرار در دو رکعت نماز مستحب شکر مشکلات بسیاری را در زندگی حلّ می‌کند و با این عمل می‌توانی خود را از اسارت زنجیر‌‌های بدبینی و منفی‌نگری آزاد کنی.

اصل سوّم: ارتباط مؤثّر داشته باش

ارتباطات انسان در دنیا ٤ جهت دارد: ارتباط با خدا، خود، دیگران و طبیعت.

برای هر کدام از این جهت‌ها راه‌های مناسبی بیان شده است. اصولاً توقّع به‌حق و یا ناحق ما ذهن و فکر ما را ساعت‌ها درگیر می‌سازد و انرژی‌‌های ارزشمندی را هدر می‌دهد. از هیچکس توقّع بیجا نداشته باش؛ این امر اوّل بسیار سخت باشد امّا نخست: به مرور آرامش خاصی به ارمغان می‌آورد. دوّم: این شما را فردی توانمند و قدرتمند می‌سازد که تکیه به هیچ نیرویی ندارد.

سوّم: ذهن شما را متمرکز قدرت خدا می‌کند و امدادهای غیبی خدا را در زندگی به شما نشان خواهد داد.

در زندگی به جای شناور بودن شناگر باش

کرامت و عزّت نفس خود را مورد توجّه خاصی قرار بده و سعی کن با هیچ حرام و اشتباهی این عزّت و کرامت را خدشه‌دار نکنی.

زندگی خود را هدفمند ساز و برای رسیدن به اهدافت تلاش کن و مهمترین هدفت را رضای خدا قرار ده.

در ارتباط با دیگران برای این که شاد باشی باید شادی‌آفرین باشی و این حاصل نمی‌شود مگر این که در مقابل خواسته‌ها و گفتار دیگران انعطاف پذیر شوی و با بحث‌‌های بی نتیجه انرژی خود را هدر ندهی و قبل از مطمئن شدن در مورد هیچ کس قضاوت نکنی.

بی‌احترامی دیگران را با بی‌اعتنایی جواب ده و به جای بیزاری از انسان‌ها، از رفتار‌‌های بد آنان بیزار باش و سعی کن این معایب را از خودت دور سازی.

بگذار دیگران از تو، به عنوان فردی آرام و خوشرو یاد کنند.

وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا

و بندگان خداى رحمان کسانى‏اند که روى زمین به نرمى گام برمى‏دارند و چون نادانان ایشان را طرف خطاب قرار دهند به ملایمت پاسخ مى‏دهند. (فرقان/٦٣)

خداوند عباد الرّحمان را چنین معرّفی می‌کند که در ارتباط با دیگران رفتارشان سراسر سلامت و امنیّت است و هیچ آسیبی به دیگران نمی‌زنند.

«پس بیاییم ببخشیم و فراموش کنیم چرا که کینه، فقط بارمان را سنگین می‌کند.»

 

منابع:

[1] - http://www.yadbegir.com/main/improove/tenhappysec.htm

[2] - http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=151465

[3] - https://goo.gl/mnH